مربی خوب کیست؟
اینشتین میگوید:«مربی خوب تنها اطلاعات را انتقال نمیدهد بلکه شعلهی یادگیری را روشن میکند.»
در قسمت اول مقالهی «پداگوژی بازیمحور» به تعریف پداگوژی و انواع آن پرداختیم. در گام بعدی برای تعریف مربی خوب به معرفی انواع آن میپردازیم.
انواع مربی
۱- مربی اقتدارگرا
۲- مربی دموکراتیک
۳- مربی تسهیلگر
۴- مربی الهامبخش
۱- مربی اقتدارگرا:
مونتهسوری میگوید:«نظم پایهی موفقیت است اما بدون آزادی، خلاقیت میمیرد.»
مربی اقتدارگرا کنترل کامل بر فرایند یادگیری دارد. قوانین سختگیرانه وضع میکند. بنابراین باید دستورالعملها بدون سوال اجرا شوند. مثلا دانش آموزان موظفند در سکوت درسها را حفظ کنند.
مزایا: نظم و مسئولیت پذیری دانشآموزان زیاد است.
معایب: خلاقیت و مشارکت یادگیرندهها کم میشود.
۲- مربی دموکراتیک:
سقراط میگوید:«آموزش نباید صرفا انتقال حقیقت باشد، بلکه یادگیرنده باید بیاموزد که چگونه حقیقت را پیدا کند.»
این مربی یادگیرندهها را در تصمیم گیری مشارکت میدهد. سپس فرصت تجربه کردن را فراهم میآورد. «آموزگار» راهنما است نه کنترل کننده. مثلا او از دانش آموزان میخواهد دربارهی راهحلهای متفاوت یک مسئلهی ریاضی با هم بحث کنند. سپس بهترین روش را انتخاب کنند.
مزایا: استقلال و تفکر انتقادی افزایش مییابد.
معایب: اگر مدیریت نادرست باشد سبب بینظمی میشود.
۳- مربی تسهیلگر:
جروم برونر میگوید:«معلم خوب کسی نیست که همه چیز را بلد باشد بلکه کسی است که میداند چطور جستجو کند و کودک را به جستجوگری تشویق میکند.»
مربی تسهیلگر بجای انتقال دانش، یادگیرنده را به کشف و فکر کردن دربارهی مسائل، سوق میدهد. او بجای تدریس مستقیم، کودک را در محیطهای یادگیری متفاوت قرار میدهد. مثلا بجای حفظ کردن سیارهها از کودکان میخواهد با ابزارهای ساده، ماکتی از منظومهی شمسی بسازند.
۴- مربی الهامبخش:
آموزگار به یادگیرندهها انگیزه میدهد. سپس آنها را در جهت کشف استعدادهایشان هدایت میکند. از داستان گویی همراه با مثالهای واقعی و تعامل عاطفی با کودکان استفاده میکند. بیان داستانهای واقعی از دانشمندان، کنجکاوی و اشتیاق کودکان برای جستجوهای علمی فعال میکند. این مربی باور دارد که: ما نمیتوانیم کودکان را مجبور به یادگیری کنیم تنها میتوانیم آنها را علاقمند کنیم.
مزایا: انگیزه و علاقه بیشتر میشود.
معایب: انگیزه تنها کافی نیست و اگر ساختارهای آموزش مناسب نباشند، نمیتوانیم در این نوع آموزش پیشرفت کنیم.
کدام نوع مناسبتر است؟
آموزگار موفق شرایط را میسنجد:
۱- سن یادگیرنده
۲- محتوای آموزشی
۳- شرایط محیطی
گاهی ترکیب سبکها در موقعیتهای گوناگون کارآمدتر است.
شاید لازم است مربی گاه الهامبخش باشد، گاه تسهیلگر، گاه دموکراتیک، گاه مقتدر و گاه ناظر.
روش شما چیست؟
آیا روش شما سبب فکر کردن کودک میشود؟
آیا کودک در کنار شما احساس امنیت میکند؟
آیا با مشاهدهی رفتار شما انگیزه میگیرد؟
تمرین: برای سبک آموزشی خود یک تفسیر بنویسید.
منش مربیگری:
آموزگاری تنها روش تدریس نیست بلکه مجموعهای از باورها، رفتارها و شخصیتی است که بر یادگیرنده تاثیری عمیق دارد.
۱- ارتباط موثر
۲- صبوری و درک متقابل
۳- الهامبخش بودن
۴- انعطاف پذیری
۵- مسئولیت پذیری
۶- سخاوت
۷- مشارکت در پیشرفت دیگران
۱- ارتباط موثر:
مربی خوب، شنوندهی خوب است. آیا به یادگیرنده اهمیت میدهید؟ آیا حرفهای او را میشنوید؟ آیا با هم در ارتباط هستید؟ ارتباط مهمتر از درس است.
۲- صبوری و درک متقابل:
صبوری در ارتباط با کودکان، اصل است. کودکان سرعت یادگیری متفاوتی دارند. آیا صبور هستید؟ یا انتظار دارید با یکبار گفتن همه، یاد بگیرند؟
۳- الهامبخش بودن:
آیا به کودکان انگیزه میدهید یا فقط میگویید: باید یاد بگیری.
۴- انعطاف پذیری:
آیا در اجرای روشها صبور هستید یا باید همان چیزی که میگویید دقیقا انجام شود؟
۵- مسئولیت پذیری:
مربی تنها آموزش دهنده نیست. آموزگار، الگوی اخلاقی و رفتاری است. آیا مسئولیت «الگو بودن» را میپذیرید؟
۶- سخاوت:
آموزش آنچه میدانیم به دیگران حتی با تلاش برای ایجاد احساس نیاز در آنها.
۷- مشارکت در پیشرفت دیگران:
رشد همکاران به تشکیل گروههی تخصصی برای پیشرفت همهی اعضا، کمک میکند. ایدههای ناب و نظرهای تخصصی محصول تشکیل این گروههاست.
تمرین: خود ارزیابی روش تدریس
یک گزارش دربارهی نقاط ضعف و قوت خود بنویسید.
دیدگاهتان را بنویسید