۱۰ گام برای طراحی بازی

ما هر بازی را فرصتی برای یادگیری واقعی کودکان میدانیم. زیرا «بازی» ابزار اصلی رشد آنهاست. مربی طراح کسی است که از همهی ابزارها: هوشمندانه و علمی استفاده کند تا کلاسی هدفمند، شاد و خلاق داشته باشد.
در این مقاله ۱۰ گام برای تبدیل شدن به مربی طراح بازی را بررسی میکنیم.
۱- شناسایی نیازهای رشدی کودک را در سنین متفاوت
آیا کودک مطابق روند رشدیش رفتار میکند؟ در سن کنونیاش چه نیازهایی دارد؟ لازم است طراحی هر بازی مطابق با نیازها و روند رشدی کودک باشد. با مطالعهی نظریهی پیاژه و اریکسون اطلاعات خوبی در این زمینه بدست میآوریم.
این دانستهها سبب میشود تا بدانیم:
کودک چه نیازی دارد.
چگونه کمک کنیم.
چه بازیهایی برای او طراحی کنیم.
ندانستن این موارد سبب میشود در اجرای بازیهایی که طراحی میکنیم، شکست بخوریم. زیرا بازیها مطابق با نیاز کودک و روند رشدیش نیستند.
بیشتر بخوانیم: نظریهی رشد مرحلهای پیاژه
۲- تعیین هدف آموزشی «بازی»
چرا میخواهیم این بازی را انجام دهیم؟ بازی بدون هدف مشخص، تنها سرگرمی است. تمرکز بر هدف بازی یکی از مسیرهای موفقیت در طراحی بازی است.
اهداف بازیها مانند: تقویت مهارتهای اجتماعی، هماهنگی دو نیمکرهی چپ و راست، حل مسئله، مدیریت هیجان و… پرسش اساسی: این بازی چه چیزی به کودک میآموزد؟
۳- انواع بازی:
چه بازیهایی انتخاب کنیم؟ چگونه بازیهای مناسب انتخاب کنیم؟ انواع بازیها مانند: بازیهای نشسته، حرکتی، کلامی، ساختارمند و آزاد.
بیشتر بخوانیم: پداگوژی بازی محور(انواع بازی)
۴-طراحی مرحلهای بازی:
یعنی تقسیم هر بازی به مراحل ساده.
۱- معرفی ابزارها و مراحل بازی
۲- چالشها را یکییکی اضافه میکنیم.
۳- برای بازی «نقطهی اوج» طراحی میکنیم.
۴- بازی در جایی فرود میآید و به جمعبندی و بازخورد میرسد.
با این روش یادگیری ساختاریافتهتر و لذتبخشتر است. بهتر است بدانیم حتا بازی سادهای مانند سنگ، کاغذ، قیچی:از کجا آغاز و به کجا ختم میشود و از همه مهمتر:چه هدفی دارد؟
۵- استفاده از ابزارهای متنوع:
توپ، کارت، دمپایی، کارت رنگی، طناب، درب شیشه مربا و فضای کلاس. مهمترین موضوع همخوانی ابزارها با هدف بازی و تحریک خلاقیت کودک است.
بیشتر بخوانیم: پداگوژی بازی محور(ابزارهای آموزشی)
۶- تعیین قوانین روشن و انعطافپذیر
لازم است قوانین مشخص، ساده و قابلفهم برای همهی بچهها باشند. و البته ثابت. بهتر است قوانین در میانهی بازی تغییر نکنند. اما میتوانیم در مواقع خاص انعطافپذیری داشته باشیم.
ماریا مونتهسوری:«آزادی کودکان در چارچوبهای مشخص، پایهی رشد آنهاست.».
۷- ایجاد فرصت برای خلاقیت و انتخاب کودک
بهتر است بستری فراهم کنیم تا کودک:
نقش داشته باشد
تصمیم بگیرد
و راه حلهای خودش را ارائه دهد.
این روش اعتمادبهنفس و مهارت حلمسئلهی کودک را بالا میبرد. زیرا کودکان هر چقدر بتوانند تصمیم بگیرند. و راه حل ارائه دهند، احساس توانمندی میکنند.
۸- بازخورد و اصلاح بازی:
پرسش از خودمان:
آیا هدف بازی محقق شده؟
آیا همهی کودکان فعال بودند؟
نقاط ضعف و قوتم چیست؟
همانطور که میدانیم یکی از اصول بازیدرمانی حضور یک مشاهدهگر در کارگاه بازی است. زیرا شما در حال بازی هستید و همهی دادهها را دریافت نمیکنید.
اگر مشاهدهگر ندارید میتوانید از ویدئو بعنوان جایگزین استفاده کنید. بنابراین هدف اصلی از گرفتن ویدئو در بازیها، منتشر کردن نیست بلکه بازنگری و مشاهدهی دقیق است.(ویدئوچک)
پرسشهایی برای نقد و بررسی بازی:
چه چیزی نیاز به تغییر دارد؟
کجای چرخهی طراحی بازی مشکل داشت؟ ابزار، سناریو، اجرا یا…
آیا بازی مطابق با روند رشدی کودکان بود؟
۹- ثبت و مستندسازی بازیها:
یادداشت، عکس، فیلم یا هر چیزی که برای ثبت بازی دارید، مفید است. با هر باری که بازیها را ثبت میکنیم، نکتهی تازهای میفهمیم.
یک دفتر بازی داشته باشید تا بازیها را بنویسید. هر بار که ذهنتان قفل شد به سراغش بروید و هر بار که ایدهی تازهای داشتید، آنجا بنویسید.
۱۰- ادغام بازی با اهداف آموزشی کلاس:
لازم است بازیها با برنامهی آموزشی درآمیخته باشند. گاهی معلمها میگویند:« درس تمومه، بریم بازی یا بازی تمومه، بریم درس بخونیم.».
چرا درسها را به زبان کودکان آموزش نمیدهیم؟ لازم است هر فعالیت بازیمحور، بخشی از مسیر هدفمند یادگیری باشد: سرگرمکننده، جذاب و اثرگذار.
جان دیویی میگوید:«یادگیری واقعی زمانی اتفاق میافتد که کودک احساس مالکیت و معنا داشته باشد.».
تمرین:
ابتدا یک ردهی سنی انتخاب کنید. سپس دربارهی ویژگیهای این ردهی سنی را تحقیق کنید: ویژگیهای جسمی، شناختی، هیجانی، اجتماعی و کلامی. زیرا این ویژگیها، اطلاعات بنیادی طراحی بازیاند.
ردههای سنی:
۰ تا ۲ سال: مهارت حسی و حرکتی، ارتباط با محیط، نیاز به امنیت، لمس اشیا، بازیهای ساده و حرکتی.
۲ تا ۴ سال: کنجکاوی شدید، اکتشافی و نقلیه، زبان درحالرشد، مهارتهای اجتماعی اولیه.
۴ تا ۶ سال: تقویت مهارتهای هیجانی و اجتماعی، بازیهای گروهی و مفاهیم پایه مثل: رنگها، شکل، جداسازی، خلاقیت.
۶ تا ۸ سال: یادگیری مفاهیم منطقی، همکاری، مهارتهای حرکتی دقیق.
۸ تا ۱۲ سال: تقویت مهارتهای شناختی، حلمسئله، مسئلهی پیچیده، تقویت اعتمادبهنفس، مهارت اجتماعی، همکاری و بازیهای تیمی.
بالای ۱۲ سال: تفکر انتقادی، مسئوایتپذیری، بازیهای گروهی و پیچیده و پروژهمحور، همکاری پیشرفته، مدیریت و رهبری.
«مربی طراح» کسی است که با علم، خلاقیت و انعطاف کلاس را به کارگاه یادگیری و بازی تبدیل میکند. هر بازی فرصتی است برای رشد ذهن، هیجان و مهارتهای اجتماعی کودکان.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.